برخی از پژوهشگران، ایده های بنیادین نوآوری اجتماعی را برگرفته از مباحث اصلی تغییر اجتماعی یا نظریه های تحول اجتماعی می دانند. یکی از این تعاریف به نحو بهتری بر تاثیر نوآوری اجتماعی بر شکل گیری نوآوری در یک ناحیه جغرافیایی خاص صحه می گذارد. در این تعریف، نوآوری اجتماعی می کوشد تا تعادل و برابری بیشتری مابین توده شهروندان و گروه‌های اجتماعی خاص از طریق اقدامات اجتماع ساز در حوزه نظام اقتصادی همچون: شکست بازار(تحول در نظام قالب سرمایه داری و اولویت بیشتر سرمایه دار) و در نتیجه خلق فرصت های بیشتر جهت توسعه بازار در بین گروه های به حاشیه رفته باهدف بهره مندی حداکثری از منافع مشترک ایجاد نماید. در این خصوص می توان به مواردی همچون استخدام کارگران آسیب پذیر درشرکت های بزرگ و ایجاد امتیاز در به کارگیری آنان و سپس ایجاد جامعه ای از این افراد در یک منطقه درحال توسعه و ایجاد فضای کاری برای هسته های نوپای غیر اقتصادی یا غیر سرمایه داری، عمدتا با اهداف بشر دوستانه با هدف توزیع جغرافیای اقتصاد دانش و استقرار نظم اجتماعی متعادل در یک پهنه جغرافیایی بزرگتر اشاره نمود.

در همین راستا، نوآوری اجتماعی می کوشد تا نهادهایی که می توانند به عنوان تسهیلگر در ارتباط یا تعامل مابین عناصر مختلف نقش ایفا نمایند را توسعه دهد. یکی از این نهادها دانشگاه است؛ دانشگاه به زعم داشتن زیرساخت های مناسب می تواند به عنوان یکی از اصلی ترین کاتالیزورهای استقرار نوآوری اجتماعی با هدف توسعه منطقه ای معرفی شود. دانشگاه با ایجاد نقش راهبردی در تمامی رویدادهای جامعه نه تنها خود را بروزرسانی می کند، بلکه برای چالش ها و مسایل موجود در حوزه های مختلف راهکارهای مقتضی ارایه می دهد.

نقش دیگر نوآوری اجتماعی در حوزه های مرتبط با دانشگاه و نظام آموزش عالی در ایجاد نظام آموزشی تمام عمر[1] بیان شده است. نقش این نوع نظام نوآوری در بیان فرایندهایی است که ارزش های زیر را برای توسعه نوآوری در زیست بوم بلافصل مرتبط با موسسه آموزش عالی به ارمغان آورد.

  • تدوین سیاست هایی با هدف توسعه توانمندی های موجود در حوزه نوآوری اجتماعی برای تمامی اعضای جامعه از طریق افزایش پذیرش، فهم و مشاهده مفهوم نوآوری اجتماعی و سازوکارهای حل مسایل در چارچوب راهکارهای علمی
  • ایجاد نظام حکمرانی نوین با هدف توسعه زیست بوم نوآوری اجتماعی در منطقه بلافصل دانشگاه
  • تسهیل و آماده سازی هرگونه سازوکار و زیرساختی که می تواند به هرنحوی(رسمی یا غیررسمی) آموزش و فراگیری نوآوری اجتماعی را در نظام های آموزشی منطقه استقرار دهد.
  • پذیرش نقش ها و وظایف جدید و تاثیرات آنها و ایفای نقش موثر در حکمرانی اجتماعی از هر طریق ممکن از جمله هماهنگ سازی، ادغام، توسعه ظرفیت ها و نقش ها
  • پذیرش تنوع و تکثر در منطقه و آموزش های فرهنگی اجتماعی
  • تمرکز بر راهکارهای میان رشته ای و فرارشته ای در چارچوب نظری کلان نگر و جامع و پذیرش نظام مدیریت کلان افراد در زیست بوم نوآوری در چشم انداز نوآوری باز: «راهکارهایی برای یادگیرندگان و با یادگیرندگان»

[1] Life Long Education