سید ابوالفضل میرقاسمی، فعال مدنی

در کشورهای پیشرفته، مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها یا مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) یک ظرفیت بسیار خوب برای انجام امور خیر و عام‌المنفعه است و به نوعی رویکرد بُرد – بُرد است. هم به نفع بنگاه‌ها و شرکتها (بخش خصوصی) است و سبب خوشنامی برند آنها و جذب مشتری بیشتر میشود و هم به نفع دولت (بخش عمومی) و نهادهای مدنی و همچنین اقشار آسیب پذیر و یا طبیعت و محیط زیست تخریب شده است.

در ایران، با توجه به اینکه دولت به تنهایی قادر نیست که مسایل و مشکلات عدیده مرتبط با آسیب‌های اجتماعی (نظیر اعتیاد، کودکان بی سرپرست و یا کودکان کار، زنان خود سرپرست، زندانیان و خانواده ایشان، بیماران خاص و …) ، تخریب محیط زیست و بلایای طبیعی (نظیر خسارات ناشی از سیل، زلزله، هجوم ریزگردها، حریق در جنگلها و مراتع، زمین لغزش و …) را برطرف نماید و همچنین در زمینه ارایه چتر حمایتی به اقشار ضعیف جامعه (دهک های پایین درآمدی) توانایی و سازوکارهای لازم را ندارد لذا نیازمند کمک و مشارکت فعال و موثر بخش خصوصی، نهادهای مدنی و رسانه‌ها است.

قانونگذار برای ایجاد انگیزه در بخش خصوصی و بنگاه های تولیدی کوچک و بزرگ در زمینه استفاده از ظرفیت مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها، امتیازها و مشوق‌هایی را برای ایشان منظور نموده است که بنظر سیاست بسیار خوبی است به شرط آنکه تالی فاسد نداشته باشد و نظارت دقیق و چند لایه ای برای آن پیش بینی شود.

از طرف دیگر، این احتمال وجود دارد که ایجاد دفاتر مسئولیت اجتماعی شرکتی در سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و یا خصوصی ناشی از فشار افکار عمومی و تظاهر به رعایت اهداف مسئولیت اجتماعی و شگردی برای بیشتر دیده شدن و برند شدن شرکتها باشد. در این صورت، نه تنها چندان توجهی به اثربخشی اقدامات و فعالیتهای این حوزه نخواهد شد بلکه ممکن است اقدامات ایشان بیشتر حالت نمایشی، تبلیغاتی و صوری داشته باشند و در نتیجه بجای ایجاد اثرات مثبت، سبب بروز اثرات منفی و مخرب شود. بعنوان مثال، ممکن است شرکتی یا سازمانی به بهانه حمایت از کودکان یتیم و یا کودکان کار و یا زنان سرپرست خانوار، نمایشی راه بیندازد و در یک جلسه علنی و از پیش اعلام شده و با حضور پررنگ ارباب رسانه و دوربین‌های خبرنگاران، به آن کودکان آسیب دیده کمک های جنسی (نظیر پوشاک و یا لوازم التحریر و یا غذای گرم و یا …) و یا نقدی ارایه کند. هر چند این قبیل اقدامات، در ظاهر کمک به محرومین و آسیب دیده‌ها بنظر میرسد ولی در باطن، به تدریج، سبب وابستگی آن افراد به کمک‌های بیرونی و همچنین سبب ضعیف شدن عزت نفس و کرامت انسانی آن افراد (بدلیل رسانه ای شدن خبر و چاپ عکس آن افراد و انتشار فیلم مراسم و …) میشود. بانی مراسم هم (که بدنبال ظاهرسازی و ایجاد چهره موجه و خیرخواهانه است) آن مستندات (عکس، فیلم، خبر و گزارش) را به مقامات ذیربط (بعنوان مثال، سازمان امور مالیاتی کشور) ارایه داده و هم از معافیت مالیاتی بهره مند میشود (به بهانه انجام کار خیر و عام المنفعه) و هم امتیازهای دیگری بدست می آورد (تلاش برای امتیاز گرفتن و استفاده از فضای اقتصاد رانتی و دولتی موجود).

ایفای نقش مسئولیت مسئولیت اجتماعی درست و موثر منوط است به اینکه اجرای یک برنامه و یا کمک به اقشار آسیب پذیر، تبعات منفی فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی نداشته باشد و در راستای آموزش، پرورش استعدادها، مهارت آموزی، ظرفیت سازی و توان افزایی افراد آسیب پذیر باشد و نه بدعادت نمودن و وابسته کردن ایشان به کمک‌های اعانه‌ای و صدقه‌ای (باقی ماندن در ورطه فقر و محرومیت).

انجام کار خیر و کمک به محرومین و حمایت از ایشان با نگاه ظرفیت سازی و توان افزایی (توانمندسازی که شامل توانمندسازی روانشاختی و انگیزشی نیز هست) یک کار تخصصی می باشد و دارای ظرافتها و نکات دقیقی است که نیازمند بکارگیری افراد متخصص علاقمند، ایثارگر، فداکار و سختکوش است و خوشبختانه موسسات خیریه و یا تشکل‌های مردم نهاد (NGO) زیادی در این زمینه فعال هستند ولی مشکل اصلی آنها تامین منابع مالی لازم برای اجرای برنامه‌های مددکاری اجتماعی و آموزش و توان افزایی است.

جای تاسف است که بنگاه های بزرگ بجای حمایت از آن موسسات خیریه و NGO های تخصصی و مجرب، اکثرا بدنبال تاسیس موسسات خیریه وابسته به خودشان هستند تا کل کار به نام خودشان تمام شود و بُرد تبلیغاتی کارشان افزایش یاید. بدیهی است راه اندازی چنین موسسات سفارشی و وابسته به بنگاه‌های خصوصی هم بسیار پرهزینه است و هم کارآمدی و اثربخشی لازم را ندارد زیرا اکثر نیروهای فعال در موسسات خیریه، افراد داوطلب هستند و چشمداشت زیادی جهت جبران زحمات ندارند ولی کارکنان این موسسات سفارشی و وابسته (چون نیروی موظف و قراردادی هستند) بالطبع بدنیال دریافت حقوق و دستمزد مکفی و مزایای شغلی خویش هستند و چه بسی با عشق و علاقه به این موسسات نپیوسته باشند و انگیزه کاری و روحیه ایثار و فداکاری در بین ایشان کمتر باشد (در مقایسه با کارکنان داوطلب فعال در موسسات خیریه و نیکوکاری).

در فرهنگ غنی ایران زمین، عیاران دلاور حضور داشتند و یا مراسم گلریزان در زورخانه ها برگزار می شده و یا اشکال مختلف مشارکت (نظیر واره) و همدلی و همکاری در بین مردم وجود داشته است. از طرف دیگر، در فرهنگ غنی اسلام، و در سیره عملی ائمه معصومین (ع) چقدر اقدامات و توصیه‌های کاربردی و ظرفیت‌های عملی نظیر فرهنگ وقف، نذر، و پرداخت خمس، زکات، صدقه، رد مظالم، کفارات، دیه و نظایر آن وجود دارد که میتوان از آن منابع جهت انجام اقدامات اصولی از جنس احسان و نیکوکاری استفاده نمود (البته با اذن مراجع عظام) که به نوعی باقیات صالحات است ولی متاسفانه به دلایل مختلف، باورهای مذهبی مردم کمی کمرنگ شده و بجای آن سنت‌های حسنه و گره گشا در زمینه های اجتماعی، شاهد غلبه فرهنگ مصرف گرایی، مُدپرستی، روی آوردن به تجملات و زندگی اشرافی، زیاده خواهی، زرنگ بازی، فساد، اختلاس، کلاهبرداری، رانت خواری، رشوه خواری، کم فروشی، عرضه محصولات تقلبی و … هستیم که کل جامعه را تهدید می کند و بر شدت آسیب های اجتماعی می افزاید.

انتظار میرود که اندیشمندان، روشنفکران و صاحب نظران با تولید محتوای مناسب در زمینه ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و اطلاع رسانی و همچنین مطالبه گری از مسئولین ذیربط و نظارت بر سیاستها و عملکرد دستگاه‌های دولتی و نحوه اجرای برنامه‌های مسئولیت اجتماعی بخش خصوصی (بخصوص بنگاه‌های بزرگ تولیدی و خدماتی) و ارزیابی اثرات آنها، بستری فراهم کنند که بجای فرصت سوزی و اتلاف منابع، از این ظرفیت (مسئولیت اجتماعی) حداکثر استفاده (حُسن استفاده) و بهره برداری اصولی و درست صورت پذیرد. از طرف دیگر، از طریق نوآوری اجتماعی و ابداع حرکت‌های نوین و موثر (البته متناسب با شرائط اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و محیطی کشور ایران و در حوزه‌ی تقویت سرمایه اجتماعی و در نتیجه، ارتقای مسئولیت اجتماعی) تا دیر نشده، بستری فراهم شود جهت سر و سامان دادن به بخشی از آسیب‌های اجتماعی جامعه.