اقتصاد چرخشی در پاسخ به تحولات جاری بین‌المللی در خصوص، گرمایش زمین، کمبود منابع، توجه به محیط‌زیست و همچنین ارائه مدلی اقتصادی باهدف حذف ارتباط مستقیم مابین توسعه اقتصادی و استفاده از منابع، به‌عنوان‌ یکی از ترندهای روز دنیا توجه خیل عظیمی از پژوهشگران، متخصصان و اهالی سیاست‌گذاری را به خود جلب نموده است.

در این میان، کشورهای مختلف هریک، به انحای مختلف و در راستای حفظ منابع طبیعی خود و جلوگیری از اتلاف آنان، سعی نموده اند تا نظام اقتصاد چرخشی را جایگرین مدل های قدیمی خطی نمایند و از این طریق، انرژی موجود در چرخه های ارزش، تامین و مصرف بخش تولید و مصرف را بهینه نموده و به حداقل ممکن برسانند. مطالعات پیشین اینجانب و بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که استقرار نظام چرخشی در کشورهای مختلف در بین سال های 2009 تا 2022 با رشد نمایی همراه بوده است و کشورهای مختلف سعی نموده اند تا در برنامه هایی مدون و بصورت میان مدت و بلند مدت، نظام اقتصاد چرخشی را جایگرین مدل های ناپایدار خطی فعلی نمایند.

این کشورها گاه در قالب برنامه‌های منطقه‌ای (چند ملیتی) و گاه در قالب برنامه های ملی، به تدوین اسناد، راهبردها و برنامه هایی برای گذار از اقتصاد خطی و توسعه مفهومی اقتصاد چرخشی پرداخته اند. بررسی های ما نشان می دهد که این اسناد، مواردی نظیر لایه های کلان برنامه های توسعه اقتصادی و همچنین برنامه های عملیاتی و اجرایی را نیز شامل می شوند و سعی دارند تا دو مفهوم گذار از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخشی و همچنین ایجاد نظام اقتصاد چرخشی از پایه را تسهیل نمایند.

از طرف دیگر، مشکلات زیست محیطی، فقدان منابعی همچون آب و عدم توجه به راهبردها و برنامه های توسعه پایدار در نظام توسعه اقتصادی کشور عزیزمان ایران نیز، مشکلات و به تعبیری بحران هایی را ایجاد نموده است.

پیشینه مفهومی

اقتصاد چرخشی مفهومی است که استفاده از عناصر استفاده‌شده و همچنین ذخیره ارزش موجود در انتهای یک چرخه و بازگرداندن ارزش موجود به ابتدای فرایند باهدف به‌کارگیری مجدد آن را تشریح و توصیه می‌نماید. بحران‌های زیست‌محیطی موجود و همچنین فقدان بعضی منابع در کنار دستاوردهای اخلاقی، اجتماعی و همچنین اقتصادی این مفهوم، جایگاه آن در فرایند سیاست‌گذاری به‌خصوص سیاست‌گذاری نوآوری و فناوری را بسیار برجسته می‌نماید.

توسعه مفهوم اقتصاد چرخشی در سطوح مختلف، هم در لایه هویتی به‌عنوان ‌یک عنصر یکپارچه و هم در لایه اجزای تشکیل‌دهنده و موجود از قبیل ماهیت‌های تجاری و کسب‌وکاری، عناصر اجتماعی، عناصر زیست پذیری شهری و همچنین سازوکارهای ارتباطی، تأمینی و سرمایه‌ای به درک درستی از ادبیات اقتصاد چرخشی و همچنین مداخله مؤثر آن در تدوین سیاست‌گذاری برای جمیع عناصر یادشده نیاز دارد. این مداخلات سیاستی عمدتاً با این هدف انجام می‌پذیرند که سازوکارهای مناسبی برای توسعه زیست بوم چرخشی فراهم آورند. مداخلاتی که می‌کوشند دو هدف: نخست، گذار از زیست بوم خطی به زیست بوم چرخشی و سپس، طراحی و شکل‌دهی زیست بوم چرخشی بنیادین را هدف قرار دهند.

بررسی مطالعات مروری از نوع مرور نظام‌مند در حیطه استقرار نظام اقتصاد چرخشی مشخص می‌سازد که این مفهوم عمدتاً در لایه‌های زیر موردبررسی قرارگرفته است.

بسیاری از پژوهشگران، تأسیس و گذار ماهیت‌های زنده به سمت نظام چرخشی را متأثر از سه پدیده‌ی اصلی زنجیره تأمین، مبانی توسعه پایدار و همچنین ماهیت‌های مستقلی می‌دانند که در ایجاد و توسعه نظام چرخشی نقشی مهم ایفا می‌کنند. در این ساختار عناصر زیر برای تحقق مفهوم اقتصاد چرخشی به‌عنوان مبانی نظری اصیل موردبررسی قرار می‌گیرند.

  • لایه منابع و مصارف
  • لایه طراحی مدل کسب‌وکار
  • لایه اجتماعی و فرهنگ‌سازی
  • لایه عنصر سازی و فرهنگ‌سازی
  • لایه رگولاتوری
  • لایه فناوری و نوآوری
  • لایه تأمین مالی و تسهیلگری

گزاره بسیار شناخته شده‌ای در بین اهالی علم و فناوری به خصوص متخصصان حوزه های مرتبط با توسعه پایدار وجود دارد که بر طبق آن ساختار اقتصادی کنونی ما در چارچوب تعریف شده برای اقتصاد پایدار نمی گنجد؛ لذا به راه ها و رویکرد های نیاز داریم که پایداری موجود را قوام بخشیده و همچنین روش های نوینی برای طراحی ساز و کارها،  فرایندها،  محصولات و خدمات  ایجاد نماید. در این چارچوب، اقتصاد چرخشی به صورت طراحی جدیدی از اقتصاد مطرح می شود که امکان پایدارسازی ساختار اقتصادی پیشین با نام اقتصاد خطی را از طریق حفظ و چرخش منابع در درون خرده زیست بوم های اقتصادی و اجتماعی را فراهم می آورد. در چنین بافتاری، هدررفت منابع به حداقل رسیده و بهینه سازی‌های مناسبی در تمامی ارکان زنجیره ارزش ایجاد می گردد.

به زعم بسیاری از پژوهشگران، مفهوم اقتصاد چرخشی هنوز هم پدیده ی نوینی است که به تفکر و پژوهش های بیشتری نیاز دارد. در این میان، بسیاری آن را مفهومی وابسته به نظام اقتصادی، برخی برگرفته از مفاهیم توسعه پایدار و برخی دیگر نیز مواردی همچون بهینه سازی، بهبود مصرف و بازطراحی با هدف ایجاد مداخلات زیست محیطی را مفاهیم پایه آن می دانند.

بررسی پدیدار شناسانه مفهوم اقتصاد چرخشی نیز به نوعی چند رشته ای بودن آن را آشکار می سازد. اقتصاد در این مفهوم دربرگیرنده یک نظام معنایی است و از خرده نظام های تشکیل شده که هریک وظیفه و کارکرد ویژه ای دارند. لفظ چرخش نیز خرده مفاهیم پایه ای همچون تبادل، تعامل، دادوستد و اجتماع را شامل می شود.

اصطلاح اقتصاد چرخشی برای اولین بار توسط پیرس و ترنر (1980)در پژوهشی با عنوان «توسعه اقتصاد پایدار» با تاکید بر ارتباط درونی مابین اقتصاد و محیط زیست و مبتنی بر پارادایم های اقتصادی به خصوص اصل هزینه-فایده سودگرایانه مطرح گردید. بر این اساس، مفهوم جدید در تقابل با مفهوم اقتصاد خطی (بگیر، بساز، استفاده کن و دوربیانداز) قرار گرفت و مفاهیمی نوین از جمله بساز، استفاده کن، دوباره استفاده کن، دوباره بساز و بازیافت کن را مطرح نمود.